خانه ی بابا

ساخت وبلاگ

یادم نمیاد هیچ وقت تو زندگیم دلم اینقدر برای مامان و بابام و خونه شون تنگ شده باشه...

اون هفته که ۵شنبه و ۱شنبه ش تعطیل بود، از ۴شنبه تا ۱شنبه اونحا بودم و شب آخر اصلا نمیخواستم برگردم خونه ، و از همون فرداش دل تنگ بودم و منتطر ۵شنبه.

ولی آخر هفته مامان اینا رفتن سفر و من خونه موندم و حالا دلم می خواد یه مدت خیلی طولانی اونجا بمونم...

نمی دونم چم شده!

من خودمو آدمی میدونم که کمترین وابستگی رو به چیزها و آدم ها دارم ...

هیچ...
ما را در سایت هیچ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myhouse بازدید : 9 تاريخ : شنبه 5 اسفند 1402 ساعت: 21:41