سر در گریبان

ساخت وبلاگ

دلم به شدت گرفته، لبریزم از گریه؛ ولی نمی تونم گریه کنم.

منی که همیشه اشکم دم مشکم بود، الان دلم می خواد بشینم یه دل سیر گریه کنم، ولی نمی تونم.

به شدت هر متنی که از کسی می خونم ، احساس همذات پنداری شدید می کنم و میبینم این درد منم هست، اما کلمه ندارم براش، حتی فکرم نمی کنم بهش؛ مثل کبکی که سرشو می کنه زیر برف و فکر می کنه ناپدید شده، منم انگار ناخوداگاه، همه چیز و هل دادم یه گوشه ی تاریک و سیاه، و فکر می کنم ناپدید شدن.

بله، من هیچ مشکلی ندارم! چون به چیزی فکر نمی کنم.

هیچ...
ما را در سایت هیچ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myhouse بازدید : 44 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 10:49